معنی डरा हुआ - جستجوی لغت در جدول جو
डरा हुआ
ترسان، ترسیده
ادامه...
تَرسان، تَرسیدِه
دیکشنری هندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
भरा हुआ
پرشده، کامل
ادامه...
پُرشُدِه، کامِل
دیکشنری هندی به فارسی
गिरा हुआ
فروریخته، افتاد، تنزّل یافته
ادامه...
فُروریختِه، اُفتاد، تَنَزُّل یافتِه
دیکشنری هندی به فارسی
चकरा हुआ
گیج، گیج شده
ادامه...
گیج، گیج شُدِه
دیکشنری هندی به فارسی
दबा हुआ
خفه، فشرده شده، فشرده
ادامه...
خَفِه، فِشُردِه شُدِه، فِشُردِه
دیکشنری هندی به فارسی
थका हुआ
فرسوده، خسته، بی حال، بی میل، کسل
ادامه...
فَرسودِه، خَستِه، بی حال، بی مِیل، کِسِل
دیکشنری هندی به فارسی
जमा हुआ
یخ زده، منجمد شده
ادامه...
یَخ زَدَه، مُنجَمِد شُدِه
دیکشنری هندی به فارسی
डराया हुआ
ترسانده، ترسیده
ادامه...
تَرسَاندِه، تَرسیدِه
دیکشنری هندی به فارسی
तला हुआ
سرخ کرده، سرخ شده
ادامه...
سُرخ کَردِه، سُرخ شُدِه
دیکشنری هندی به فارسی
पका हुआ
پخته، رسیده، رسیدیّگی، هندی رسیده
ادامه...
پُختِه، رِسیدِه، رِسیدِیِّگی، هِندی رِسیدِه
دیکشنری هندی به فارسی
कटा हुआ
کوتاه شده، خرد شده، قطع شده، آراسته، برش خورده
ادامه...
کوتاه شُدِه، خُرد شُدِه، قَطع شُدِه، آراستِه، بُرِش خُوردِه
دیکشنری هندی به فارسی
सड़ा हुआ
فاسد، پوسیده، کپک زده، گندیده، زنگ زده، ترش
ادامه...
فاسِد، پوسیدِه، کَپَک زَدِه، گَندیدِه، زَنگ زَدِه، تُرش
دیکشنری هندی به فارسی
सजा हुआ
آراسته، تزئین شده است
ادامه...
آراستِه، تَزئِین شُدِه اَست
دیکشنری هندی به فارسی
फटा हुआ
پاره پاره، پاره شده، کهنه
ادامه...
پارِه پارِه، پارِه شُدِه، کُهنِه
دیکشنری هندی به فارسی